چراغی در دست
چراغی در دلم.
زنگار روحم را صیقل می دهم
آینه ای برابر آینه ات می گذارم
تا از تو
ابدیتی بسازم
میان آفتاب های همیشه
زیبایی تو
لنگری ست_
نگاهت
شکست ستمگری ست_
و چشمانت با من گفتند
که فردا
روز دیگری ست
احمد شاملو